به این نتیجه رسیده‌ام که در ایده‌یابی، راه رفتن از یک جا نشستن و زل زدن به صفحه‌ی سپید بسیار کارآمدتر است. اگر ایده‌ای نداری، از جایت برخیز. حتا اگر نمی‌توانی بیرون بروی، در خانه راه رفتن بیاغاز. کوچکی اتاق را بهانه نکن. نترس. سرگیجه نخواهی گرفت. تو به آهنگ گام‌هایت گوش بسپار، تضمین می‌کنم ذهنت پرواز خواهد کرد. تلاش نکن ایده‌ای را به زور از ذهنت بیرون بکشی؛ تو فقط به گام برداشتن ادامه بده. تند و تند قدم بزن. پس از دقایقی خواهی دید که سر و کله‌ی ایده‌ها از گوشه و کنار پیدا می‌شود. همان‌طور که گام برمی‌داری، یکی را برگزین و در ذهنت به آن شاخ و برگ بده. بکوش واژه‌ها را در ذهنت کنار هم ردیف کنی، پس و پیششان کن تا به بهترین حالت دست یابی. یک پومودورو (یا همان بیست و پنج دقیقه) به نوشت‌رو ادامه بده. اکنون نوشته‌ی تو آماده است؛ دست‌هایت را روی کیبورد بگذار و متنت را بنویس.