چند روز پیش یک نفر زیر یکی از پستهای اینستاگرامم کامنت گذاشته بود: «با این نوشتهها اسم خودتو گذاشتی نویسنده؟ چه اعتمادبهنفس الکیای داری!!!» نمیدانم اینکه من خودم را نویسنده بخوانم، چه مشکلی برای او ایجاد میکرد. پاسخی به او ندادم، چون کسی که با اکانت فیک میآید و با چنین لحنی مینویسد، معلومالحال است و ارزش وقت گذاشتن ندارد. اما حرفهایش باعث شد به این بیندیشم که بهراستی نویسنده کیست.
آیا نویسنده کسی است که داستان و رمان مینویسد؟ آیا به کسی که کتاب چاپشده دارد، نویسنده میگویند؟ آیا نویسنده کسی است که دلنوشته و قطعههای ادبی مینویسد؟ آیا نویسنده فردی مشهور است که طرفداران زیادی دارد؟ شروع به جستوجو در گوگل کردم. در ویکیپدیا با این تعریف روبهرو شدم: «نویسنده در شکل عامیانه به پدیدآورندهی یک متن گفته میشود. اما از نظر تخصصی نویسنده به کسی گفته میشود که بهطور حرفهای، نوشتن را در زندگی خود دنبال کند.» بهنظرم تعریف نسبتاً خوبی بود. در ادامهی جستوجو، به مطلبی با عنوان «نویسنده کیست؟» در سایت استاد کلانتری برخوردم. تعریف استاد از نویسنده برایم جالب بود: «نویسنده کسی است که هر روز مینویسد و با یاری نوشتن، روزبهروز از هر لحاظ بهتر و بهتر میشود.»
زمانی که تازه نوشتن را آغازیده بودم مثل بسیاری از نوواردان به این عرصه، نویسنده را کسی میدانستم که داستان مینویسد. اما هرچقدر پیش رفتم، فهمیدم که عرصهی نویسندگی بسیار گسترده است و انواع نوشتار را دربرمیگیرد. مثلاً وبلاگنویسان، زندگینامهنویسها، غیرداستانینویسها همه و همه نویسندهاند. حتا کسی که خاطرات روزانهاش را مینویسد یا تجربیاتش را در قالب متن به دیگران انتقال میدهد نویسنده است.
نویسنده در نگر من کسی است که زندگیاش به نوشتن گره خورده و نمیتواند بدون نوشتن زندگی کند. نوشتن انگیزهی بیداریاش است. در تمام روز، دغدغهاش این است که ایدهای تازه برای نوشتن بیابد. با کلمات دوست است و پیوسته میکوشد با واژههای تازه آشنا شود و آنها را در نوشتههایش جا دهد. نویسنده کسی است که مدام در حال یادگیری است تا هر روز بتواند بهتر و مؤثرتر بنویسد. نویسنده با نوشتن خوشحال است و اگر ننویسد، انگار که گمشدهای دارد پریشان میشود. نویسنده مینویسد تا خودش و دنیای اطرافش را بهتر بشناسد و راهحلهای خلاقانهتری برای مشکلاتش بیابد. نویسنده شب با این رؤیا میخوابد که فردا فرصت دیگری برای نوشتن داشته باشد و شادی نوشتنش را با دیگران قسمت کند. پس من یک نویسندهام، چون نوشتن درگیری هر روزهی من است. شاید نویسندهی بدی باشم، اما به هر حال یک نویسندهام.