من همیشه از سرویس‌های اسنپ استفاده می‌کنم. امروز هم می‌خواستم اقلامی را از سوپرمارکت سفارش دهم. یکی از چیزهای موردنیازم در سوپرمارکت‌های اطراف نبود. مقداری جست‌وجو کردم و دیدم در یکی از فروشگا‌های دورتر موجود است. نوشته بود تحویل تا ۴۵ دقیقه. با خودم گفتم: «خب، خیلی هم طول نمی‌کشه.» چهل و پنج دقیقه گذشت. یک ساعت گذشت. چندین بار در اپلیکیشن اعلام تأخیر کردم، نرسید که نرسید. آخر سر هم دیدم در اپلیکیشن نوشته که «تحویل داده شد» حالا به کی و کجا تحویل داده شده بود، معلوم نیست.


مجبور شدم با پشتیبانی تماس بگیرم. پس از چند دقیقه معطلی پشتیبان گیجی جواب داد و گفت پیگیری می‌کند. نیم ساعت دیگر هم گذشت و باز هم خبری نشد. دوباره تماس گرفتم. خانم پشتیبان پاسخ داد: «همکارام در حال پیگیری هستن و در صورت لزوم با شما تماس می‌گیرن.» گفتم: «در صورت لزوم؟ سفارش من نرسیده، ولی نوشته تو اپلیکیشن که تحویل داده شده.» گفت: «از طریق پیامک اطلاع‌رسانی می‌شه.» گفتم: «فکر نمی‌کنین دو ساعت تأخیر برای سفارش از سوپر مارکت زیاد باشه؟» جواب داد: «عذرخواهی می‌کنم بابت مشکل پیش اومده.» همین. انگار با یک ربات حرف می‌زدم که یک سری جواب‌های از پیش آماده شده را تحویل می‌داد و نشان به این نشان که نه پیامکی آمد و نه تماسی گرفته شد. بالاخره بعد از دو ساعت و نیم پیک سفارش را تحویل داد. عصبانی بودم. زمان زیادی به‌خاطر هیچ و پوچ از دست داده بودم.


متأسفانه کسی برای وقت دیگران ارزش قائل نیست. با خودشان می‌گویند: «حالا مگه چی شده؟ دو ساعت تأخیر که دیگه این حرفا رو نداره.» شاید هم راست می‌گویند. این‌جا ایران است و این مسائل طبیعی است و این منم که زیادی حساسیت نشان می‌دهم. خشم زیادم باعث شد نتوانم تمرکز کنم و مطلب به‌دردبخوری بنویسم، اما همین که از این اتفاق نوشتم، تا حد زیادی آرام شدم. نوشتن که همیشه خلق آثار ادبی نیست. گاهی باید بنویسیم تا احساسات منفی‌مان را تخلیه کنیم و به جای داد‌وفریاد سر دیگران، درددلمان را با کاغذ و قلم در میان بگذاریم. خشم، اندوه، ملال و هر احساس بد دیگری می‌تواند با نوشتن کمرنگ شود. به این نوع نوشتن، نوشتاردرمانی گفته می‌شود. اگر دوست دارید با نوشتاردرمانی بیشتر آشنا شوید، پیشنهاد می‌کنم این مقاله را مطالعه کنید:

🔗چگونه خاطرات تلخ گذشته را فراموش کنیم؟ نقش نوشتار درمانی در مقابله با حوادث استرس‌زا