□ دیروز با خواهرم رفتیم پاساز قائم. حتا یادم نمیآید آخرین بار کی به این مرکز خرید رفتهام، شاید حدود ده سال قبل. در طبقهی ششم که مختص هنرمندان است، هفتسین زیبایی پهن کرده و دکورهای جالبی تدارک دیده بودند. چند عکس گرفتیم و بعد هم چرخی در پاساژ زدیم. جالب است که اکثر مغازهها تبدیل شدهاند به مراکز فروش مانتوهای کتی. نمیدانم پس لباس خانه و مهمانی را باید از کجا خرید. لاجرم ما هم دو مانتو برای خودمان خریدیم. انصافاً قیمتها بهتر از جاهای دیگر بود.
یکی از فروشندهها گفت: «شما چقدر مشتریهای خوبی هستین. راحت خرید میکنین. اذیتم نمیکنین.» راست میگفت. در تمام عمرم، به یاد ندارم چانه زده باشم یا فروشندهای را آزار داده باشم. همیشه هم خود فروشندهها بدون اینکه درخواست کنم، تخفیف میدهند. هیچوقت افرادی را درک نکردم که بهخاطر چند هزار تومان ناقابل هم خودشان را اذیت میکنند، هم فروشندههای بیچاره را.
□ دارم کتاب «تونل» نوشتهی «ارنستو ساباتو» را میخوانم. این کتاب را استاد کلانتری معرفی کرد. داستان مردی است که معشوقهاش را کشته و اکنون به شرح اتفاقات میپردازد. داستان جالبی است، اما ترجمهی آن خیلی روان نیست و اشکالات ویرایشی زیادی دارد. استاد این کتاب را بهخاطر اینکه نویسنده دنیای درونی شخصیت را با جزئیات نشان میدهد، معرفی کرد. اما بعضی قسمتها واقعاً در حوصلهام نمیگنجد. به نظر من نویسنده در جاهایی دچار زیادهگویی میشود و این موضوع از جذابیت نوشته میکاهد. البته ذکر این نکته ضروری است که داستان کلاً جذاب و خواندنی است.
□ امروز در وبینار «اهل نوشتن» کتاب «دیوارنوشتها» از پرویز رجبی معرفی شد. شعرهایش بینهایت زیبا بود و خیلی به دلم نشست، اما هر چقدر در اینترنت جستوجو کردم، اثری از کتاب یا پیدیاف آن پیدا نکردم.
امروز کلاغی با کبوتری درگیر شد
نمیدانم بینشان چه گذشت
اما کبوتر بیدفاع بود
مادرم کبوتر را از چنگال کلاغ رهانید
تصوراتم دربارهی مهربانی کلاغها به هم ریخت
برخی کلاغها باهوشند، برخی کودن
برخی مهربانند، برخی ستمگر
درست مثل انسانها هستند
متفاوت و رنگ به رنگ
کبوتر در ایوان نشسته
زخمی نیست
راه میرود
اما توان پرواز ندارد
نمیدانم ترسیده یا ناامید است
کاش میتوانستم به او امید دهم
و زنده کنم شوق پرواز را در دلش
این شعرگونه را تحتتأثیر کتاب دیوارنوشتها نوشتم. قالب جالبی است، دوستش دارم. میخواهم هر روز نکتهای را در این فرم بیان کنم. تصور میکنم تمرین خوبی برای نوشتن شعر باشد.
□ به مناسبت نوروز، نسخهی الکترونیکی کتاب «بنویس تا زنده بمانی» را رایگان کردم. اگر تمایل داشتید، میتوانید آن را از سایت یا کانال تلگرامم دریافت کنید. اگر کتاب را خواندید، خوشحال میشوم نظرتان را در قسمت دیدگاههای سایت برایم بنویسید.
دیدگاههای بازدیدکنندگان
لیلا علی قلی زاده
منم راحت خرید میکنم. معمولا از همون مغازه اول. فوری هم میام خونه که بعد پشیمون نشم چرا زود خرید کردم. میتراجان چه خوبه که میتونید تو این ایام کتاب بخونید. من با اینکه مهمونی هم نمیرم و مهمونم ندارم ولی دائم در حال کار کردن هستم و جز چند ورق ببیشتر نمیشه که بخونم.
271 روز پیش ارسال پاسخکتابت رو حتما میخونم و نظرم رو میگم.
موفق باشی عزیزم
میترا جاجرمی
ممنون لیلای عزیز. همیشه شاد و موفق باشی.🌷🌷
267 روز پیش ارسال پاسخ