□ چند روزی در اینجا چیزی ننوشتم، یعنی توانایی نوشتن نداشتم. همان داستان سندرم پیش از قاعدگی و مکافات بعدش. درد و حال بد اجازه نمیداد تمرکز کنم، فقط توانستم چند کاریکلماتور بنویسم، همین. دلم برای نوشتن در این وبلاگ تنگ شده بود. اینجا شبیه دفتر خاطرات است؛ همانقدر خودمانی و همانقدر دوستداشتنی.
□ بخشی از مقالهی جدیدم را نوشتم. اشتباه دیگری هم به مقالهی صد اشتباه رایج در مسیر نویسندگی افزودم. چند صفحه هم از کتاب خطاهای نویسندگی، تجربیات نویسندگی خواندم. واقعاً تعجب میکنم از این همه خطای املایی، نگارشی و ویرایشی. مثلاً در جایی نویسنده میخواسته از کلمهی «قرابت» به معنی «نزدیکی» استفاده کند، اما «غرابت» را به کار برده است، «برخاسته» را «برخواسته» نوشته، «جمله» را «جلمه» تایپ کرده، از «سریا» و نشانهی تنوین هم که خبری نیست. چطور میشود که کسی پنج سال برای نوشتن کتابی وقت بگذارد، اما تا این حد اشتباه داشته باشد، آن هم در کتابی که به خطاهای نویسندگی اختصاص دارد. آیا اینها جزء خطاهای نویسندگی نیستند؟
حمل بر خودستایی و تعریف از خود نشود، اما مقالهای که دارم مینویسم و در آن از اشتباهات نویسندگی سخن میگویم، خیلی تمیزتر و ویراستهتر از این کتاب است. حیف که با ناشر معتبری در ارتباط نیستم که کتابهایم را بهصورت گسترده توزیع کند. تصمیم گرفتم در حین خواندن کتاب، آن را با مدادم ویرایش هم بکنم. البته مداد که نه، مدادنوکی. از نهسالگی که با مدادنوکی آشنا شدم، دیگر با مداد ننوشتم. تیزی و نازکی نوک مدادنوکی را دوست دارم. مداد را باید زودبهزود تراشید تا تیز بماند و سرش کلفت نشود، اما مدادنوکی این مشکل را ندارد.
غلطهای املایی کتاب را شناسایی میکنم و درستش را بالای کلمه مینویسم، در جاهایی که ویرگول لازم است، آن را اعمال میکنم و جاهایی که این علامت اشتباه به کار رفته، رویش خط میزنم. سریا و تنوین اضافه میکنم و تا جایی که بتوانم، اشکالات ویرایشی را برطرف میکنم. دستکم با این کار ویرایش را تمرین میکنم.
□ دارم کتاب واژههایی در اعماق آبی دریا نوشتهی کت کرولی را میخوانم. داستان عشق، کار و غم چند نوجوان است که در آستانهی ورود به بزرگسالی هستند. داستان از زبان چند شخصیت روایت میشود. یکی از شخصیتها در کتابفروشی کار میکند. کتابفروشی همیشه برای من جالب بوده است. یکی از آرزوهای دوران کودکیام این بود که صاحب یک کتابفروشی بزرگ باشم. یکی از نکات جذاب کتاب وجود بخشی به نام letter library در کتابفروشی است. در این بخش، کتابهایی وجود دارند که مشتریان میتوانند آنها را حاشیهنویسی کنند و نامههایی را بین صفحات کتاب بگذارند. این نامهها میتواند برای شخص خاصی نوشته شده باشد یا فقط برای مشتری بعدی باشد. این قسمت از کتاب را خیلی دوست داشتم؛ خیالانگیز و الهامبخش بود:
نامه نوشتن همیشه برایم جذاب بوده است، حتا وقتی نوجوان بودم خاطرات روزانهام را در قالب نامه و خطاب به دفتر خاطراتم مینوشتم. یادم است که اینطور شروع میکردم: دفتر خاطرات عزیزم... . یک کتاب الکترونیکی هم در قالب نامه نوشتهام. کتاب 41 نامه به خودم که 41 ایدهی توسعهی فردی است در قالب نامههایی که به خودم نوشتهام. این کتاب طراحی بسیار زیبا و چشمنوازی هم دارد که توسط دوست هنرمندم مرتضی عباسی انجام شده است. اگر دوست داشتید دربارهی این کتاب بیشتر بدانید، روی لینک زیر کلیک کنید: (قیمت این کتاب فقط 20 هزار تومان است.)
دیدگاه خود را بنویسید