دیشب خواب عجیبی دیدم. مردی درحالیکه نوشتههایش را در دست گرفته بود، تعقیبم میکرد و با اصرار از من میخواست نوشتههایش را تایپ کنم. هر چقدر میگفتم: «من خودم هزارتا کار دارم. باید متنای خودمو تایپ کنم. تازه شونهم هم درد میکنه. نمیتونم.» قبول نمیکرد که نمیکرد. میگفت: «من یه نویسندهی مشهورم. تو باید متنای منو تایپ کنی.» سعی کردم از دستش فرار کنم و گمش کنم. اما فایدهای نداشت؛ مثل سایه به دنبالم میآمد. تصمیم گرفتم با پلیس تماس بگیرم. داشتم شمارهی 110 را میگرفتم که از خواب پریدم و دیگر نفهمیدم سر آقای نویسندهی معروف چه بلایی آمد. اما بهراستی چرا بعضی از نویسندگان از تایپ کردن فراری هستند؟
زمانی که تازه نوشتن را آغازیده بودم، من هم جزو همین افراد بودم. طرف تایپ کردن نمیرفتم. اصلاً مگر میشد غیر از نوشتن با قلم و کاغذ به راه دیگری هم بیندیشم؟ نوشتن با قلم حال خیلی خوبی داشت؛ از طرف دیگر هم میترسیدم تایپ کردن سرعتم را کم کند. این بود که نخست متنهایم را روی کاغذ مینوشتم و بعد در گوشیام تایپ میکردم و در شبکههای اجتماعی بهاشتراک میگذاشتم. چند ماهی همین روال را ادامه دادم و مشکل چندانی هم نداشتم. تا اینکه وادار شدم مقالههای بلند برای سایتم بنویسم. اینجا بود که مشکل با تمام وجود خودش را نشان دادم. دو مقالهی اولم را به همان روال قبل نوشتم. نوشتن روی کاغذ، تایپ کردن در گوشی و کپی کردن در سایت. اما این روش بسیار طاقتفرسا بود و خیلی از سرعتم میکاست. هر کدام از مقالهها بیش از ده هزار کلمه بود و تایپ کردن هر کدام حدود یک ماه زمان برد.
اینجا بود که فهمیدم هر جور شده باید تایپ کردن را وارد برنامهام کنم. روزهای اول باز هم نخست روی کاغذ مینوشتم و بعد با لپتاپ تایپ میکردم؛ اصلاً نمیتوانستم فکرم را متمرکز کنم و از همان ابتدا تایپ کنم. خیلی هم آهسته و با دو انگشت تایپ میکردم. اما تسلیم نشدم، چون نیاز داشتم این کار را بیاموزم. کمکم شروع کردم به تایپ کردن یادداشتهای روزانهام که نیاز به اندیشهی زیاد نداشت. این کار باعث شد راه بیفتم و بهتدریج سرعت تایپ کردنم هم زیاد شد. اکنون از همان ابتدا که میخواهم متنی بنویسم تایپ میکنم و مشکلی با فکر کردن و تایپ کردن همزمان ندارم. ترسم بیجا بود و فقط زمان لازم بود که این مهارت را بیاموزم.
مزایای تایپ کردن برای نویسنده
شاید شما هم تصور میکنید تایپ کردن از سرعت شما میکاهد، اما درست برعکس تایپ کردن بهطور چشمگیری بر سرعت نوشتن میافزاید. کافی است چند ماهی تمرین کنید، آن وقت خودتان متوجه میشوید که تایپ کردن باعث میشود زمان بیشتری برای نوشتن داشته باشید.
امرزوه اگر بخواهید نوشتههایتان را برای ناشر بفرستید، باید متن تایپشده ارسال کنید. چه بهتر که خودتان این کار را بکنید، چون تایپیست با کار شما آشنا نیست، ممکن است قسمتهایی را اشتباه تایپ کند، دوبارهخوانی و اصلاح متن کار زمانبر و دشواری است.
تایپ کردن ویرایش را آسان میکند. ممکن است نیاز باشد بخشهایی از متن را جابهجا کنید. این کار روی کاغذ بسیار دشوار و حتا غیرممکن است، اما وقتی تایپ میکنید میتوانید آنقدر پاراگرافها را بالا و پایین کنید تا سرانجام در جای درست خود قرار بگیرند.
تایپ کردن وادارتان میکند علائم نگارشی را بیاموزید. وقتی فقط روی کاغذ بنویسید، به نحوهی قرار گرفتن نشانههای ویرایشی و نگارشی دقت نمیکنید. روی کاغذ مشخص نمیشود که بعد از ویرگول فاصله گذاشتهاید یا نیمفاصلهها را رعایت کردهاید. این روش شما را شلخته و بیدقت بار میآورد. اما وقتی تایپ میکنید مجبور میشوید قوانین را رعایت کنید و درنتیجه متنهای پاکیزهتری خواهید نوشت.
وقتی شما در برنامهای مثل وُرد تایپ میکنید، میتوانید پوشههای مختلفی بسازید، نوشتههایتان را دستهبندی کنید و بهراحتی در آنها جستوجو کنید. وقتی روی کاغذ مینویسید، امکان گم شدن و از بین رفتن نوشتهها زیاد است. تایپ کردن از نوشتههای شما محافظت میکند.
ما نویسندگان عصر اینترنتیم. تا همین چند سال پیش که خبری از اینترنت نبود، نویسندگان برای انتشار آثارشان مجبور بودند کتاب چاپ کنند یا برای روزنامهها و مجلات قلم بزنند. تازه این آثار هم به دست تعداد اندکی از مخاطبان میرسید. اما ما این شانس را داریم که نوشتههایمان را در فضای اینترنت با میلیونها نفر بهاشتراک بگذاریم، پس چرا تایپ کردن را نیاموزیم و خودمان را از این نعمت بزرگ محروم کنیم؟
نکتهی پایانی. همین امروز برای خود یک سیستم کامیوتری ساده تهیه کنید و تایپ کردن را بیاغازید. نگران سنتان هم نباشید. با مقداری تمرین بهراحتی در این کار مهارت مییابید. و یک نکته را هم به یاد داشته باشید: نویسندهی امروز از تمام ابزارهای نوشتن بهره میگیرد و خودش را محدود به کاغذ و قلم یا تایپ کردن نمیکند. همهی این ابزارها مفیدند و لازم است به همهی آنها مسلط باشید تا در نوشتن پیشرفت کنید.