امروز را با خبر بدی شروع کردم. فرامرز آصف در اثر ابتلا به سرطان درگذشت. اخیراً مدام خبر مرگ هنرمندان به گوشم می‌خورد. هر کدام از آن‌ها نقشی هر چند کوچک در خاطرات من دارند و مرگشان متأثرم می‌کند.

استادی عزیز و گران‌قدر امروز با من تماس گرفت برای تبریک سال نو. خیلی خیلی خوشحال شدم. او را بسیار دوست دارم و برایم خیلی عزیز است. باعث خوش‌وقتی است که به یادم بود. امیدوارم فرصتی فراهم شود تا از نزدیک ببینمش. دلتنگش هستم.


دارم کتاب «دیزی دارکر» را می‌خوانم. داستان کشش خوبی دارد، اما ترجمه و ویراستاری آن فاجعه است. اگر داستان به این حد پرکشش نبود، همان اول کنارش می‌گذاشتم، اما دوست دارم بدانم قاتل کیست و انگیزه‌اش چیست. برای این‌که هنگام خواندن کتاب، کمی از احساس بدم بکاهم، قلمی به دست می‌گیرم و نکات ویرایشی را در متن اعمال می‌کنم. تمرین خوبی است؛ لااقل از معلوماتی که در دوره‌ی ویرایش آموخته‌ام، استفاده می‌کنم.


استاد کلانتری در کانال یوتیوبش از شنبه تا چهارشنبه وبینارهای اهل نوشتن را برگزار می‌کند. در این وبینارها از نکات مربوط به خوب نوشتن صحبت و کتاب‌های مفیدی معرفی می‌شود. امروز از کتاب «تونل» نام برده شد. استاد این کتاب را به‌خاطر این‌که نویسنده با جزئیات از گفت‌وگوهای درونی شخصیت اصلی نوشته، معرفی کرد. اما برای من جالب بود، چون درون‌مایه‌ی کتاب جنایی است، یعنی ژانر موردعلاقه‌ی من. خوش‌بختانه نسخه‌ی الکترونیکی کتاب در طاقچه و فیدیبو موجود است. می‌توانید آن را با پنجاه درصد تخفیف از فیدیبو تهیه کنید. در روزهای آینده، بیشتر درباره‌ی آن خواهم نوشت.


در اپلیکیشن طاقچه، می‌توانید میزان مطالعه‌ی خود در سال گذشته را ببینید. من 7207 دقیقه مطالعه داشته‌ام و جزء گروه «خوره‌های کتاب» هستم. شما چقدر در سال گذشته مطالعه کرده‌اید؟